- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 سر دل گویی، ز جان اندیشه کن در دلش دار، از زبان اندیشه کن
2 لاف کشف و غیب دانی میزنی از خدای غیب دان اندیشه کن
3 در زمین از آسمان گویی سخن ای زمین، از آسمان اندیشه کن
4 یا ز دین آشکارا شرم دار یا ز دانای نهان اندیشه کن
5 ای که میخسبی به شبهای چنین آخر از روز چنان اندیشه کن
6 تیر فرصت در کمان جهدتست میرود تیر از کمان، اندیشه کن
7 دل به باد آرزوها بر مده ناتوانی تا توان اندیشه کن
8 بهر سود اندر خطرها میروی سود دیدی، از زیان اندیشه کن
9 گر ندانی رفتن خود را یقین بنگر و زین رفتگان اندیشه کن
10 این زمان اندیشه بیکارست و فکر کار خود را این زمان اندیشه کن
11 اوحدی زین ورطه آمد بر کنار ای که غرقی در میان اندیشه کن