دل شکسته درستی پذیر از اسیر شهرستانی غزل 440

اسیر شهرستانی

آثار اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

دل شکسته درستی پذیر می گردد

1 دل شکسته درستی پذیر می گردد ز پا فتادگیم دستگیر می گردد

2 که دیده مشت غباری به آن زمینگیری عبیر پیرهن چرخ پیر می گردد

3 ضعیف نالی از آن بیشتر نمی باشد خموشی از دم سردم صفیر می گردد

4 چه مدعا چقدر باب انتظار است این به کام خویشم و نالم که دیر می گردد

5 بنای خانه الفت ز موم می سازد اگر زمانه به کام اسیر می گردد

عکس نوشته
کامنت
comment