دل ز تاراج نگاه شعله از اسیر شهرستانی غزل 254

اسیر شهرستانی

آثار اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

دل ز تاراج نگاه شعله بازش می‌رسد

1 دل ز تاراج نگاه شعله بازش می‌رسد گفتن افسانه سوز و گدازش می‌رسد

2 طفل و محجوب است و بی‌باک است و معشوق رسا هرچه خواهد می‌تواند کرد نازش می‌رسد

3 چشم و زلفش اختیار عالمی دارد اسیر کشتن ما بستن اهل نیازش می‌رسد

عکس نوشته
کامنت
comment