دل از عشق کهن بگرفت از نو از وحشی بافقی غزل 354

وحشی بافقی

آثار وحشی بافقی

وحشی بافقی

دل از عشق کهن بگرفت از نو دلستانی کو

1 دل از عشق کهن بگرفت از نو دلستانی کو قفس بر هم شکست این مرغ، خرم بوستانی کو

2 نگاه گرم آتش در حریف انداز می‌خواهم بر این دل کز محبت سرد شد آتش فشانی کو

3 می‌دوشینه از سر رفت و یک عالم خمار آمد حریف تازه و بزم نو و رطل گرانی کو

4 کمند پاره در گردن گریزانست نخجیری بخواهد جست ازین آماجگه چابک عنانی کو

5 مذاق تلخ دارم وحشی از زهری که می‌دانی حدیث تلخ تا کی بشنوم شیرین زبانی کو

عکس نوشته
کامنت
comment