1 دل اگر شیفته موجه ساغر گردد رویش از قبله ابروی بتان برگردد
2 دست خورده است قدح گر همه جمشید بود خانه زاد است گر آیینه سکندر گردد
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 شد شیشه خانه باغ دل از جان سخت ما جز سنگ فتنه یار نیارد درخت ما
2 بیگانه الفتیم چه دنیا چه آخرت در خانه وجود و عدم نیست رخت ما
1 به امید کسی نگذاشت بیدادش دل ما را خدا اجری دهد در کشتن ما قاتل ما را
2 هوای معتدل کشت پریشان را نمی سازد ز برقی پرورد هر لحظه دهقان حاصل ما را
1 از بسکه غمت گداخت ما را نتوان از ما شناخت ما را
2 در ششدر داو رشک بودیم دل برد ز غیر و باخت ما را
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به