-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بشنود بلبل اگر اندر گلستان نالهام میکند اندر چمن تمهید سامان نالهام
2 بهر ساز خویش نی از چوب طوبا بایدم تا رسد در گوش آن سرو خرامان نالهام
3 عرض مطلب نیست حاجت پیش ارباب کرم سر زند در پاش از چاک گریبان نالهام
4 سوختم پروانهسان در آتش شوق عمل میکند در شام غم جوش چراغان نالهام
5 زینهار ای آرزو گستاخ بر آن در مرو خسرو غم را بود امروز دربان نالهام
6 خوشهچین خرمن گیسوی مشکینش بودم زآن سبب رفتهست اندر سنبلستان نالهام
7 ساز ما هر چند در بازار عبرت کمبهاست نزد عشاق است لیکن خوشتر از جان نالهام
8 نیست حاجت در مریض عشق داروی دگر هست در زخم غم او بس که درمان نالهام
9 نالم از یک مصرع بیدل که طغرل گفته است درد آن دارم که خواهد شد پریشان نالهام