بشنوی گر ز من غمزده پندی از قصاب کاشانی غزل 311

قصاب کاشانی

آثار قصاب کاشانی

قصاب کاشانی

بشنوی گر ز من غمزده پندی مردی

1 بشنوی گر ز من غمزده پندی مردی دل به این دهر ستم‌پیشه نبندی مردی

2 خنده و شوخی بیجای گل از بی‌دردی‌ست گر از این عشرت ده روزه نخندی مردی

3 بید بر خویشتن از بیم بریدن لرزد اگر از حادثه دهر نچندی مردی

4 کندن صورت شیرین بود آسان در کوه اگر از جان دل ماتم‌زده کندی مردی

5 پیش ما کردن تحصیل دوا، نامردی‌ست چو شدی عاشق اگر درد پسندی مردی

6 آنچه بر خود مپسندی ز بدی‌ها قصاب آن بدی را به کسی گر نپسندی مردی

عکس نوشته
کامنت
comment