- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 رفت حسن تو و عشقت بدل من باقیست رونق افتاده از آن گلشن و گلخن باقیست
2 از فراق تو از آن روی ننالم که هنوز شربت وصل ترا وقت چشیدن باقیست
3 مردم دیده ام از حسرت رویت بازست خانه با خاک برابر شد و روزن باقیست
4 زندگی بار سفر بست و هوس بازبجاست کاروان رفت ازین منزل و برزن باقیست
5 رمقی نیست بتن بسمل ما را که همان در دلش حسرت در خاک تپیدن باقیست
6 از زبان گرچه فتادم، خبرم بازمگیر تاب گفتار نه و ذوق شنیدن باقیست
7 کی شوم از تو تسلی به نگاهی هیهات حسرت روی توام تا دم مردن باقیست
8 میوه باغ تو شد قسمت اغیار و مرا هوس میوه ای از باغ تو چیدن باقیست
9 میبرد بخت بمیخانه ام امروز طبیب که نه ساقی نه قدح نه می روشن باقیست