خاقانی شروانی

خاقانی شروانی

خاقانی شروانی
خاقانی شروانی

رفت آنکه فیلسوف جهان از خاقانی شروانی قطعه‌ 172

قطعه‌ 172 ام از 1365 قطعات

رفت آنکه فیلسوف جهان بود و بر جهان

  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9

1 رفت آنکه فیلسوف جهان بود و بر جهان درهای آسمان معانی گشوده بود

2 شد نفس مطمنهٔ او باز جای خویش که آواز ارجعی هم از آنجا شنوده بود

3 دست کمال بر کمر آسمان نشاند آن گوهر ثمین که در این خاک توده بود

4 او را فلک برای طبیبی خویش برد کز دیرباز داروی او آزموده بود

5 آنجا که رفته بود هم اندر زمان بدم تب لرزهای جرم کواکب ربوده بود

6 هر هفت کرده حور و بپوشید هفت رنگ رخ برده بود و در کف پایش بسوده بود

7 بی او یتیم و مرده دلند اقربای او کو آدم قبایل و عیسی دوده بود

8 آدینه بود صاعقهٔ مرگ او بلی طوفان نوح نیز هم آدینه بوده بود

9 خاقانیا به ماتم عم خون گری نه اشک کاین عم به جای تو پدری‌ها نموده بود

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر رفت آنکه فیلسوف جهان بود و بر جهان

شاعر شعر رفت آنکه فیلسوف جهان بود و بر جهان چه کسی است ؟

شاعر شعر رفت آنکه فیلسوف جهان بود و بر جهان خاقانی شروانی می باشد.

شعر رفت آنکه فیلسوف جهان بود و بر جهان در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 6 سروده شده است.

قالب شعر رفت آنکه فیلسوف جهان بود و بر جهان چیست ؟

قالب شعر رفت آنکه فیلسوف جهان بود و بر جهان قطعه‌ است

مضمون اصلی شعر رفت آنکه فیلسوف جهان بود و بر جهان چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.