-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 از ضبط گریه دست دل ناتوان کشید خاشاک سیل را نتواند عنان کشید
2 یک شربت آب جو بدل جمع کس نخورد تا موج شکل زلف بر آب روان کشید
3 پیکان غمزه در دل ما جا گرفته است این آه و ناله نیست که آسان توان کشید
4 گلزار آرزو که چمن در چمن شکفت خمیازه بر طراوت فصل خزان کشید
5 دست از جهان و هر چه درو هست می کشم پا را نمی توانم از آن آستان کشید
6 در راه شوق چون جرس از ناله زنده ایم دلمرده است هر که نفس بیفغان کشید
7 شکرانه را که ناوکت از دل خطا نشد باید بدست خویش خدنگ از نشان کشید
8 آزاده را زخواهش دنیا گریز نیست هر مرغ خار و خس بسوی آشیان کشید
9 تا دید سرفشانی تیغ تو را کلیم او هم سر هوس بمیان سران کشید