- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دل شکسته بود تحفه خزینه ما نگین ملک توان ساخت ز آبگینه ما
2 چراغ صومعه ها زنده می توان کردن به دوستی تو، یعنی به سوز سینه ما
3 تو کار غیب چه دانی که چیست؟ طعنه مزن که جز به مصلحتی نشکند سفینه ما
4 مکن به کشتن ما مشورت که تا بودست مکن به کشتن ما مشورت که تا بودست
5 هزار کار درست از شکست ما گردد طلسم ما شکن و برخور از دفینه ما
6 یگانه ایم به بی قدری ارچه بر در دوست به قدر ذره توان یافتن قرینه ما
7 ز بعد کعبه «نظیری » زیارت ما کن که دلبری نمکین است در مدینه ما