دل شکسته بود تحفه خزینه از نظیری نیشابوری غزل 53

نظیری نیشابوری

آثار نظیری نیشابوری

نظیری نیشابوری

دل شکسته بود تحفه خزینه ما

1 دل شکسته بود تحفه خزینه ما نگین ملک توان ساخت ز آبگینه ما

2 چراغ صومعه ها زنده می توان کردن به دوستی تو، یعنی به سوز سینه ما

3 تو کار غیب چه دانی که چیست؟ طعنه مزن که جز به مصلحتی نشکند سفینه ما

4 مکن به کشتن ما مشورت که تا بودست مکن به کشتن ما مشورت که تا بودست

5 هزار کار درست از شکست ما گردد طلسم ما شکن و برخور از دفینه ما

6 یگانه ایم به بی قدری ارچه بر در دوست به قدر ذره توان یافتن قرینه ما

7 ز بعد کعبه «نظیری » زیارت ما کن که دلبری نمکین است در مدینه ما

عکس نوشته
کامنت
comment