به لاله دوش از جلال الدین محمد مولوی غزل 2292

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

به لاله دوش نسرین گفت برخیزیم مستانه

1 به لاله دوش نسرین گفت برخیزیم مستانه به دامان گل تازه درآویزیم مستانه

2 چو باده بر سر باده خوریم از گلرخ ساده بیا تا چون گل و لاله درآمیزیم مستانه

3 چو نرگس شوخ چشم آمد سمن را رشک و خشم آمد به نسرین گفت تا ما هم براستیزیم مستانه

4 بت گلروی چون شکر چو غنچه بسته بود آن در چو در بگشاد وقت آمد که درریزیم مستانه

5 که جان‌ها کز الست آمد بسی بی‌خویش و مست آمد از آن در آب و گل هر دم همی‌لغزیم مستانه

6 دلا تو اندر این شادی ز سرو آموز آزادی که تا از جرم و از توبه بپرهیزیم مستانه

7 صلاح دیده ره بین صلاح الدین صلاح الدین برای او ز خود شاید که بگریزیم مستانه

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر