- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گفت شاها من فرشته آتشم که سمندوار بر آتش خوشم
2 حکم کن این نائب رب النجوم سوزم اینحزب شیاطین از رجوم
3 گفت من بودم که با امر جلیل کردم آتش را گلستان بر خلیل
4 من فرستادم بلای صاعقه ایفرشته بر قرون سابقه
5 هست بر نطقم کلیم الله گوا که منم آن آتش افروز طوا
6 پر مزن برآه آتش زای من کاتش عشق است سر تا پای من
7 دور دار از آتش من دامنت ایفرشته تا نسوزد خرمنت
8 عهد عشق است این نه عهد عمر وزید پوید اینجا از پی صیاد صید
9 ورنه گر خواهم من از یکشعله برق خود جهان از غرب سوزم تا بشرق