سنایی غزنوی

سنایی غزنوی

سنایی غزنوی
سنایی غزنوی

گفت از سنایی غزنوی حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه 20

حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه 20 ام از 1794 الباب السّادس فی ذکر نفس الکلّی و احواله

گفت بهلول را یکی داهی

1 گفت بهلول را یکی داهی جبه‌ای بُرد بخشمت خواهی

2 گفت خواهم دویست چوب بر او گفت چوبت چه آرزوست بگو

3 گفت زیرا که در سرای غرور راحت از رنج دل نباشد دور

4 از پی آنکه در سرای سپنج هیچ راحت نیافت کس بی‌رنج

5 اندرین منزل فریب و غرور راحت از رنج دل نبینم دور

6 جبّهٔ مرد زهد و سنت اوست زانکه تصحیف جبّه جنّة اوست

7 جبّهٔ بُرد را چه خواهم کرد جبّه‌ای بخش نام او آورد

8 زانکه اندر سرای راحت و رنج از پی نام خود نه از سرِ خنج

9 هرچه گردون به خلق بسپردست نام جمله به نزد من بردست

10 راز این کلبه نفس غمّازست عقل کل گنج‌خانهٔ رازست

11 چه ستانی ز دست آنکس قوت که کند درس علم مات یموت

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر گفت بهلول را یکی داهی

شاعر شعر گفت بهلول را یکی داهی چه کسی است ؟

شاعر شعر گفت بهلول را یکی داهی سنایی غزنوی می باشد.

شعر گفت بهلول را یکی داهی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 5 سروده شده است.

قالب شعر گفت بهلول را یکی داهی چیست ؟

قالب شعر گفت بهلول را یکی داهی حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه است

مضمون اصلی شعر گفت بهلول را یکی داهی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین است.
بنر