🌟 نیت کن و فال حافظ بگیر 🌟
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

گفت ای ناصح خمش کن چند چند از مولانا مثنوی معنوی 184

مثنوی معنوی 184 ام از 6329 دفتر سوم

گفت ای ناصح خمش کن چند چند

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25
  • 26
  • 27
  • 28
  • 29

1 گفت ای ناصح خمش کن چند چند پند کم ده زانک بس سختست بند

2 سخت‌تر شد بند من از پند تو عشق را نشناخت دانشمند تو

3 آن طرف که عشق می‌افزود درد بوحنیفه و شافعی درسی نکرد

4 تو مکن تهدید از کشتن که من تشنهٔ زارم به خون خویشتن

5 عاشقان را هر زمانی مردنیست مردن عشاق خود یک نوع نیست

6 او دو صد جان دارد از جان هدی وآن دوصد را می‌کند هر دم فدی

7 هر یکی جان را ستاند ده بها از نبی خوان عشرة امثالها

8 گر بریزد خون من آن دوست‌رو پای‌کوبان جان برافشانم برو

9 آزمودم مرگ من در زندگیست چون رهم زین زندگی پایندگیست

10 اقتلونی اقتلونی یا ثقات ان فی قتلی حیاتا فی حیات

11 یا منیر الخد یا روح البقا اجتذب روحی وجد لی باللقا

12 لی حبیب حبه یشوی الحشا لو یشا یمشی علی عینی مشی

13 پارسی گو گرچه تازی خوشترست عشق را خود صد زبان دیگرست

14 بوی آن دلبر چو پران می‌شود آن زبانها جمله حیران می‌شود

15 بس کنم دلبر در آمد در خطاب گوش شو والله اعلم بالصواب

16 چونک عاشق توبه کرد اکنون بترس کو چو عیاران کند بر دار درس

17 گرچه این عاشق بخارا می‌رود نه به درس و نه به استا می‌رود

18 عاشقان را شد مدرس حسن دوست دفتر و درس و سبقشان روی اوست

19 خامشند و نعرهٔ تکرارشان می‌رود تا عرش و تخت یارشان

20 درسشان آشوب و چرخ و زلزله نه زیاداتست و باب سلسله

21 سلسلهٔ این قوم جعد مشکبار مسلهٔ دورست لیکن دور یار

22 مسلهٔ کیس ار بپرسد کس ترا گو نگنجد گنج حق در کیسه‌ها

23 گر دم خلع و مبارا می‌رود بد مبین ذکر بخارا می‌رود

24 ذکر هر چیزی دهد خاصیتی زانک دارد هرصفت ماهیتی

25 آن بخاری غصهٔ دانش نداشت چشم بر خورشید بینش می‌گماشت

26 هرکه درخلوت ببینش یافت راه او ز دانشها نجوید دستگاه

27 با جمال جان چوشد هم‌کاسه‌ای باشدش ز اخبار و دانش تاسه‌ای

28 دید بردانش بود غالب فرا زان همی دنیا بچربد عامه را

29 زانک دنیا را همی‌بینند عین وآن جهانی را همی‌دانند دین

جلال الدین محمد مولوی(مولانا) از شاعران بزرگ قرن 7 هجری می باشد و سبک شعری ایشان عراقی است.
اثر گفت ای ناصح خمش کن چند چند مثنوی معنوی 184 ام از 6329 دفتر سوم در مثنوی معنوی جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد
شعر قالب : مثنوی معنوی سبک : عراقی
عکس نوشته
کامنت
سوالات متداول درباره شعر گفت ای ناصح خمش کن چند چند

شاعر شعر گفت ای ناصح خمش کن چند چند چه کسی است ؟

شاعر شعر گفت ای ناصح خمش کن چند چند جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر گفت ای ناصح خمش کن چند چند در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر گفت ای ناصح خمش کن چند چند چیست ؟

قالب شعر گفت ای ناصح خمش کن چند چند مثنوی معنوی است

سبک شعر گفت ای ناصح خمش کن چند چند چیست ؟

سبک شعر گفت ای ناصح خمش کن چند چند سبک عراقی است

مضمون اصلی شعر گفت ای ناصح خمش کن چند چند چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

گفت ای ناصح خمش کن چند چند از مولانا مثنوی معنوی 184

مثنوی معنوی 184 ام از 6329 دفتر سوم
بنر