جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

گفت از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) مثنوی معنوی 17

مثنوی معنوی 17 ام از 6329 دفتر اول

گفت لیلی را خلیفه کان توی

1 گفت لیلی را خلیفه کان توی کز تو مجنون شد پریشان و غوی

2 از دگر خوبان تو افزون نیستی گفت خامش چون تو مجنون نیستی

3 هر که بیدارست او در خواب‌تر هست بیداریش از خوابش بتر

4 چون بحق بیدار نبود جان ما هست بیداری چو در بندان ما

5 جان همه روز از لگدکوب خیال وز زیان و سود وز خوف زوال

6 نی صفا می‌ماندش نی لطف و فر نی بسوی آسمان راه سفر

7 خفته آن باشد که او از هر خیال دارد اومید و کند با او مقال

8 دیو را چون حور بیند او به خواب پس ز شهوت ریزد او با دیو آب

9 چونک تخم نسل را در شوره ریخت او به خویش آمد خیال از وی گریخت

10 ضعف سر بیند از آن و تن پلید آه از آن نقش پدید ناپدید

11 مرغ بر بالا و زیر آن سایه‌اش می‌دود بر خاک پران مرغ‌وش

12 ابلهی صیاد آن سایه شود می‌دود چندانک بی‌مایه شود

13 بی‌خبر کان عکس آن مرغ هواست بی‌خبر که اصل آن سایه کجاست

14 تیر اندازد به سوی سایه او ترکشش خالی شود از جست و جو

15 ترکش عمرش تهی شد عمر رفت از دویدن در شکار سایه تفت

16 سایهٔ یزدان چو باشد دایه‌اش وا رهاند از خیال و سایه‌اش

17 سایهٔ یزدان بود بندهٔ خدا مرده او زین عالم و زندهٔ خدا

18 دامن او گیر زوتر بی‌گمان تا رهی در دامن آخر زمان

19 کیف مد الظل نقش اولیاست کو دلیل نور خورشید خداست

20 اندرین وادی مرو بی این دلیل لا احب افلین گو چون خلیل

21 رو ز سایه آفتابی را بیاب دامن شه شمس تبریزی بتاب

22 ره ندانی جانب این سور و عرس از ضیاء الحق حسام الدین بپرس

23 ور حسد گیرد ترا در ره گلو در حسد ابلیس را باشد غلو

24 کو ز آدم ننگ دارد از حسد با سعادت جنگ دارد از حسد

25 عقبه‌ای زین صعب‌تر در راه نیست ای خنک آنکش حسد همراه نیست

26 این جسد خانهٔ حسد آمد بدان از حسد آلوده باشد خاندان

27 گر جسد خانهٔ حسد باشد ولیک آن جسد را پاک کرد الله نیک

28 طهرا بیتی بیان پاکیست گنج نورست ار طلسمش خاکیست

29 چون کنی بر بی‌حسد مکر و حسد زان حسد دل را سیاهیها رسد

30 خاک شو مردان حق را زیر پا خاک بر سر کن حسد را همچو ما

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر گفت لیلی را خلیفه کان توی

شاعر شعر گفت لیلی را خلیفه کان توی چه کسی است ؟

شاعر شعر گفت لیلی را خلیفه کان توی جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر گفت لیلی را خلیفه کان توی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر گفت لیلی را خلیفه کان توی چیست ؟

قالب شعر گفت لیلی را خلیفه کان توی مثنوی معنوی است

مضمون اصلی شعر گفت لیلی را خلیفه کان توی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر