- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بدو گفت کای پیر زنار بند قلم باشد آن بردر هوشمند
2 سواره به انگشت،پویان به سر همی ریزد از وی سراسر گهر
3 به پیری سرشتی و آنگه بجوی نماند تو این داستان را بگوی
4 از این بهترت هست چیزی بیار ترا هست میدان بدین سان چهار