1
کاملی گفتست در راه خدای
هست بی حد رنجهای دلربای
2
وی عجب از هیبت این کار تو
میگریزی در پس دیوار تو
3
گر شراب لطف او خواهی بجام
قطع کن وادی قهر او تمام
4
زانکه تا این نبودت آن نبودت
بی بلا ودرد درمان نبودت
5
گر بلطفت یک نظر در میرسد
هر دمت جانی دگر در میرسد