-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گفت ای یاران مرا مهلت دهید تا بمکرم از بلا بیرون جهید
2 تا امان یابد بمکرم جانتان ماند این میراث فرزندانتان
3 هر پیمبر امتان را در جهان همچنین تا مخلصی میخواندشان
4 کز فلک راه برون شو دیده بود در نظر چون مردمک پیچیده بود
5 مردمش چون مردمک دیدند خرد در بزرگی مردمک کس ره نبرد