گفت با صید قفس، مرغ از پروین اعتصامی قطعه‌ 111

پروین اعتصامی

آثار پروین اعتصامی

پروین اعتصامی

گفت با صید قفس، مرغ چمن

1 گفت با صید قفس، مرغ چمن که گل و میوه، خوش و تازه رس است

2 بگشای این قفس و بیرون آی که نه در باغ و نه در سبزه، کس است

3 گفت، با شبرو گیتی چکنم که سحر دزد و شبانگه عسس است

4 ای بسا گوشه، که میدان بلاست ای بسا دام، که در پیش و پس است

5 در گلستان جهان، یک گل نیست هر کجا مینگرم، خار و خس است

6 همچو من، غافل و سرمست مپر قفس، آخر نه همین یک قفس است

7 چرخ پست است، بلندش مشمار اینکه دیدیش چو عنقا، مگس است

8 کاروان است گل و لاله بباغ سبزه‌اش اسب و صبایش جرس است

9 ز گرفتاری من، عبرت گیر که سرانجام هوی و هوس است

10 حاصل هستی بیهودهٔ ما آه سردی است که نامش نفس است

11 چشم دید این همه و گوش شنید آنچه دیدیم و شنیدیم بس است

عکس نوشته
کامنت
comment