هرگز نیافت برگ گلی از بابافغانی شیرازی غزل 493

بابافغانی شیرازی

آثار بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی

هرگز نیافت برگ گلی عندلیب تو

1 هرگز نیافت برگ گلی عندلیب تو ای غنچه ی شکفته فغان از رقیب تو

2 تو شادمان بحسن و من از عشق داغ داغ آتش قرین من شد و گلشد نصیب تو

3 محبوب عالمی شده یی داغ بهر چیست خود کیست ای چراغ محبان جبیب تو

4 شوقم یکی هزار شد از بوی دلکشت بس داغ آرزو که کند تازه طیب تو

5 ای کار اهل شهر ز عشقت تمام راست تا کی شکسته حال بماند غریب تو

6 می آید از علاج دلت بوی زندگی دارد دم مسیح فغانی طبیب تو

عکس نوشته
کامنت
comment