- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای رها کرده تو باغی از پی انجیرکی حور را از دست داده از پی کمپیرکی
2 من گریبان میدرانم حیف میآید مرا غمزه کمپیرکی زد بر جوانی تیرکی
3 پیرکی گنده دهانی بسته صد چنگ و جلب سر فروکرده ز بامی تا درافتد زیرکی
4 کیست کمپیرک یکی سالوسک بیچاشنی تو به تو همچون پیاز و گنده همچون سیرکی
5 میرکی گشته اسیر او گرو کرده کمر او به پنهانی همیخندد که ابله میرکی
6 نی به بستان جمال او شکوفه تازهای نی به پستان وفای آن سلیطه شیرکی
7 خود ببینی چونک بگشاید اجل چشمت ورا رو چو پشت سوسمار و تن سیه چون قیرکی
8 نی خمش کن پند کم ده بند خواجه بس قوی است میکشد زنجیر مهرش بیمدد زنجیرکی