1 او رفت و دلم باز نیامد ز برش من چشم به ره، گوش به در بر اثرش
2 چشم آید زی گوش که داری خبرش گوی آید زی چشم که دیدی دگرش
1 به باغ وصل تو خاری، رقیب صد ورد است به یاد روی تو دردی، طبیب صد درد است
2 هزار جان مقدس فدای روی تو باد که زیر دامن زلف تو سایه پرورد است
1 جام می تا خط بغداد ده ای یار مرا باز هم در خط بغداد فکن بار مرا
2 باجگه دیدم و طیار ز آراستگی عیش چون باج شد و کار چو طیار مرا
1 ترک خواهش کن و با راحت و آرام بخسب خاطر آسوده ازین گردش ایام بخسب
2 به ریا خواب چو زاهد نبود بیداری چند جامی بکش از بادهٔ گلفام بخسب