دانسته بخت زلف ترا انتخاب کرد از کلیم غزل 265

دانسته بخت زلف ترا انتخاب کرد

1 دانسته بخت زلف ترا انتخاب کرد چندانکه شب دراز شد او نیز خواب کرد

2 ایدل به پشت گرمی اشک اینقدر مسوز خونابه کی تلافی سوز کباب کرد

3 سیری نداشت نرگست از خون ما چه شد بیمار را طبیب مگر منع آب کرد

4 معشوق اگرچه پرده نشین شد نهان شد غیرت بروی آب نقاب از حباب کرد

5 دایم چو شیشه باده بتکلیف خورده ایم اکنون مرا تغافل ساقی کباب کرد

6 پیر مغان جزای عمل زود می دهد تا توبه کرده ام بخمارم عذاب کرد

7 کلک سخن طراز، رگ خواب بخت بود زاندام که من گرفتمش آهنگ خواب کرد

8 دایم کلیم چون مزه از می جدا نباش ما را چو بخت شور طفیل شراب کرد

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر