1 بنواخت مرا لطف الهی به خدا هر درد که بود از کرم کرد دوا
2 تشریف خلافت او به سیّد بخشید او را بشناس و یک زمانی به خود آ
1 عاشقانه گر بیابی جام جم همدم او باش چون ما دم به دم
2 جام جم شادی جم یکدم بنوش دم به دم در دم به دم در دم به دم
1 ظهور سلطنت عشق اوست در دو سرا درین سرا قدمی نه در آن سرا به سرآ
2 چو اوست در دو سرا غیر او نمی بینم منم که از دل و جان عاشقم به هر دو سرا
1 جامیست چه جم نما دل ما بنموده خدا به ما دل ما
2 شمع دل ماست نور عالم افروخت به خود خدا دل ما