می‌دهد هر ساعتی چشمش شرابم از قصاب کاشانی غزل 194

قصاب کاشانی

آثار قصاب کاشانی

قصاب کاشانی

می‌دهد هر ساعتی چشمش شرابم ز اعتراض

1 می‌دهد هر ساعتی چشمش شرابم ز اعتراض می‌نماید آتش لعلش کبابم ز اعتراض

2 نیست حرفش بیش از این کز پیش من کم کن گذر زیر لب گاهی که می‌گوید جوابم ز اعتراض

3 روبرو هرگه که برخوردم به آن دریای حسن همچو ماهی در خوی خجلت بر آبم ز اعتراض

4 همچو موم نحل کز خورشید می‌پاشد ز هم پیش رخسار تو چون آیم خرابم ز اعتراض

5 دست از جان شسته در پیشش گریزم هر نفس بر سر دریای بی‌تابی حبابم ز اعتراض

6 کی مرا بیدار سازد خوف روز رستخیز چون کند افسون چشم او به‌‌ خوابم ز اعتراض

7 می‌برد قصاب بی‌هوشی به راه گلشنم چون زند آن دل‌ربا بر رخ گلابم ز اعتراض

عکس نوشته
کامنت
comment