- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عاشق آن نیست که لب گرم فغانی دارد عاشق آنست که بر کف دو جهانی دارد
2 عاشق آن است که تعمیر کند عالم خویش در نسازد به جهانی که کرانی دارد
3 دل بیدار ندادند به دانای فرنگ این قدر هست که چشم نگرانی دارد
4 عشق ناپید و خرد می گزدش صورت مار گرچه در کاسهٔ زر لعل روانی دارد
5 درد من گیر که در میکدها پیدانیست پیر مردی که می تند و جوانی دارد