- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دل بی رخ خوب تو سر خویش ندارد جان طاقت هجرتو ازین بیش ندارد
2 از عاقبت عشق تو اندیشه نکردم دیوانه دل عاقبت اندیش ندارد
3 مه پیش تو ازحسن زند لاف ولیکن او نوش لب و غمزه چون نیش ندارد
4 ازمرهم وصل تو نصیبی نبود هیچ آن را که زعشق تو دل ریش ندارد
5 خود عاشق صاحب نظر از عمر چه بیند چون آینه روی تو در پیش ندارد
6 از دایره عشق دلا پای برون نه کآن محتشم اکنون سر درویش ندارد
7 چون سیف هرآنکس که ترا دید بیکبار بیگانه شد از خلق وسر خویش ندارد