سعدی شیرازی

سعدی شیرازی

سعدی شیرازی
سعدی شیرازی

رها نمی‌کند ایام در کنار از سعدی شیرازی غزل 328

غزل 328 ام از 1930 غزلیات

رها نمی‌کند ایام در کنار منش

1 رها نمی‌کند ایام در کنار منش که داد خود بستانم به بوسه از دهنش

2 همان کمند بگیرم که صید خاطر خلق بدان همی‌کند و درکشم به خویشتنش

3 ولیک دست نیارم زدن در آن سر زلف که مبلغی دل خلق است زیر هر شکنش

4 غلام قامت آن لعبتم که بر قد او بریده‌اند لطافت چو جامه بر بدنش

5 ز رنگ و بوی تو ای سروقد سیم اندام برفت رونق نسرین باغ و نسترنش

6 یکی به حکم نظر پای در گلستان نه که پایمال کنی ارغوان و یاسمنش

7 خوشا تفرج نوروز خاصه در شیراز که برکند دل مرد مسافر از وطنش

8 عزیز مصر چمن شد جمال یوسف گل صبا به شهر درآورد بوی پیرهنش

9 شگفت نیست گر از غیرت تو بر گلزار بگرید ابر و بخندد شکوفه بر چمنش

10 در این روش که تویی گر به مرده برگذری عجب نباشد اگر نعره آید از کفنش

11 نماند فتنه در ایام شاه جز سعدی که بر جمال تو فتنه‌ست و خلق بر سخنش

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر رها نمی‌کند ایام در کنار منش

شاعر شعر رها نمی‌کند ایام در کنار منش چه کسی است ؟

شاعر شعر رها نمی‌کند ایام در کنار منش سعدی شیرازی می باشد.

شعر رها نمی‌کند ایام در کنار منش در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر رها نمی‌کند ایام در کنار منش چیست ؟

قالب شعر رها نمی‌کند ایام در کنار منش غزل است

مضمون اصلی شعر رها نمی‌کند ایام در کنار منش چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر