جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

آمد از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) مثنوی معنوی 78

مثنوی معنوی 78 ام از 6329 دفتر اول

آمد او آنجا و از دور ایستاد

1 آمد او آنجا و از دور ایستاد مر عمر را دید و در لرز اوفتاد

2 هیبتی زان خفته آمد بر رسول حالتی خوش کرد بر جانش نزول

3 مهر و هیبت هست ضد همدگر این دو ضد را دید جمع اندر جگر

4 گفت با خود من شهان را دیده‌ام پیش سلطانان مه و بگزیده‌ام

5 از شهانم هیبت و ترسی نبود هیبت این مرد هوشم را ربود

6 رفته‌ام در بیشهٔ شیر و پلنگ روی من زیشان نگردانید رنگ

7 بس شدستم در مصاف و کارزار همچو شیر آن دم که باشد کارزار

8 بس که خوردم بس زدم زخم گران دل قوی‌تر بوده‌ام از دیگران

9 بی‌سلاح این مرد خفته بر زمین من به هفت اندام لرزان چیست این

10 هیبت حقست این از خلق نیست هیبت این مرد صاحب دلق نیست

11 هر که ترسید از حق او تقوی گزید ترسد از وی جن و انس و هر که دید

12 اندرین فکرت به حرمت دست بست بعد یک ساعت عمر از خواب جست

13 کرد خدمت مر عمر را و سلام گفت پیغامبر سلام آنگه کلام

14 پس علیکش گفت و او را پیش خواند ایمنش کرد و به پیش خود نشاند

15 لاتخافوا هست نزل خایفان هست در خور از برای خایف آن

16 هر که ترسد مر ورا ایمن کنند مر دل ترسنده را ساکن کنند

17 آنک خوفش نیست چون گویی مترس درس چه‌دهی نیست او محتاج درس

18 آن دل از جا رفته را دلشاد کرد خاطر ویرانش را آباد کرد

19 بعد از آن گفتش سخنهای دقیق وز صفات پاک حق نعم الرفیق

20 وز نوازشهای حق ابدال را تا بداند او مقام و حال را

21 حال چون جلوه‌ست زان زیبا عروس وین مقام آن خلوت آمد با عروس

22 جلوه بیند شاه و غیر شاه نیز وقت خلوت نیست جز شاه عزیز

23 جلوه کرده خاص و عامان را عروس خلوت اندر شاه باشد با عروس

24 هست بسیار اهل حال از صوفیان نادرست اهل مقام اندر میان

25 از منازلهای جانش یاد داد وز سفرهای روانش یاد داد

26 وز زمانی کز زمان خالی بدست وز مقام قدس که اجلالی بدست

27 وز هوایی کاندرو سیمرغ روح پیش ازین دیدست پرواز و فتوح

28 هر یکی پروازش از آفاق بیش وز امید و نهمت مشتاق بیش

29 چون عمر اغیاررو را یار یافت جان او را طالب اسرار یافت

30 شیخ کامل بود و طالب مشتهی مرد چابک بود و مرکب درگهی

31 دید آن مرشد که او ارشاد داشت تخم پاک اندر زمین پاک کاشت

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر آمد او آنجا و از دور ایستاد

شاعر شعر آمد او آنجا و از دور ایستاد چه کسی است ؟

شاعر شعر آمد او آنجا و از دور ایستاد جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر آمد او آنجا و از دور ایستاد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر آمد او آنجا و از دور ایستاد چیست ؟

قالب شعر آمد او آنجا و از دور ایستاد مثنوی معنوی است

مضمون اصلی شعر آمد او آنجا و از دور ایستاد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر