- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 حی و قیوم و قادر و قاهر اول اول آخر آخر
2 نطق، ابکم بمانده در صفتش وهم، عاجز شده زمعرفتش
3 نبرد عقل در صفاتش راه نبود وهم را به ذاتش راه
4 کی رسد وهم در جهان قدم که بلند است آستان قدم
5 نص قرآن شده است ای عاشق در صفات جلال او ناطق
6 «شهد الله» گواه معرفتش «وحده لاشریک له» صفتش
7 نه از او زاد کس، نه او از کس «قل هو الله» دلیل و حجت بس
8 از مکان و زمان بری ذاتش محض جهلست نفی و اثباتش
9 هست واجب وجود او دائم زآنکه باشد به ذات خود قائم
10 غایت ملک او نداند کس همه او و بدو نماند کس
11 نیست با هیچ چیز پیوندش نبود جفت و مثل و مانندش