1 خوش باش که گیتی نه برای من و تست وین کار برون ز ماجرای من و تست
2 در خلقت عالم نبود مقصودی قصدی هم اگر بود ورای من و تست
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 آمد، چو دو نیمه برفت از شب آن ساده بناگوش سیم غبغب
2 با چهرهٔ روشن چو تافته روز با طرهٔ تاری چو قیرگون شب
1 سرچشمهٔ «فین» بین که در آن آب روانست نه آب روانست که جان است و روان است
2 گویی بشمر موج زند گوهر سیال یا آن که به هر جدول، سیماب روانست
1 ز شعر قدر و بها یافتند اگر شعرا منم که شعر ز من یافتهاست قدر و بها
2 به پیش نادان گر قدر من بود پنهان به پیش دانا باشد مقام من پیدا
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **