هاتف غیبم سحرگه مژده‌ای از وحشی بافقی قطعه‌ 13

آثار وحشی بافقی

وحشی بافقی

آثار وحشی بافقی

شعربعدی

651 / 13

شعر قبلی

خانه / آثار وحشی بافقی / گزیده اشعار وحشی بافقی / قطعات در گزیده اشعار / قطعه‌ شماره 13

1 هاتف غیبم سحرگه مژده‌ای آورده است مژده باد ای مخلصان میر میران، مژده باد

2 تا ابد تب از وجود حضرت شهزاده رفت مژده باد ای پادشاه عالم جان، مژده باد

3 در میان شب رغیبش سد گل صحت شگفت بر خلیل الله شد آتش گلستان ، مژده باد

آثار وحشی بافقی

شعر شعر کهن قطعه‌ آثار وحشی بافقی

عکس نوشته

کامنت

شعر های دیگر از وحشی بافقی

1 ملول از زهد خویشم ساکن میخانه خواهم شد حریف ساغر و هم مشرب پیمانه خواهم شد

2 اگر بیند مرا طفلی به این آشفتگی داند که از عشق پری رخساره‌ای دیوانه خواهم شد

1 مرغ ما دوش سرایندهٔ بستانی بود داشت گلبانگی و معشوف گلستانی بود

2 دیده کز نعمت دیدار نبودش سپری مگسی بود که مهمان سرخوانی بود

1 کار خوبی نه بگفت دگران باید کرد هر چه فرمان بدهد حسن چنان باید کرد

2 تیغ تیز و دل بی‌رحم چرا داده خدا جوی خون بر در بیداد روان باید کرد

شعربعدی

651 / 13

شعرقبلی