شوخی حسن تو گه نقش و گهی از اسیر شهرستانی غزل 169

اسیر شهرستانی

آثار اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

شوخی حسن تو گه نقش و گهی نقاش گشت

1 شوخی حسن تو گه نقش و گهی نقاش گشت راز پنهان دو عالم از دل ما فاش گشت

2 دخل عالم نیست خرج چشم گریان را کفاف بارها در دور اشکم آسمان قلاش گشت

3 اعتبارم کمتر از ویرانه ای شد آه آه زانکه نتوانم گهی بر گرد آن سرفاش گشت

عکس نوشته
کامنت
comment