1 عالم صفت حسن سراپای من است افلاک وعناصر همه اعضای من است
2 در حیرتم از نظم عجیبی که مراست آغاز سرانجام همه پای من است
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 گل می دمد ز شاخ و وزد باد نوبهار ساقی تفقدی کن و جامی ز می بیار
2 در کشتزار حسن رخش سبزه میدمد رخش نظر بر آن بتفرج بسبزه زار
1 بشکست بسنگ کین پر ما نامد پی رحم بر سر ما
2 برتارک اختران نهم گام آید چو خجسته اختر ما
1 شهنشهی طلبی باش چاکر فقرا گدای خاک نشینی شو از در فقرا
2 گر آرزوست ترا فیض جام جم بردن بکش بمیکده دردی ز ساغر فقرا
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به