- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 حسن اگر در پرده باشد عشق ازو دیوانه نیست بر چراغ روز بال افشانی پروانه نیست
2 تا طبیب خستگان عشق چشم مست اوست ناله بیمار غیر از نعره مستانه نیست
3 نیست سامانی بغیر از رخنه در ویرانه ام گر بسامان دام ماهی آب دارد دانه نیست
4 با دل روشن کدورت همره دیرینه است گر مرادت شمع بیدو دست در این خانه نیست
5 سیل گه جاروب منزل گاه فرش خانه است فقر را زین به متاعی زینت کاشانه نیست
6 صید معنی را زبس می بندم و وا می کنم هر که می بیند مرا گوید بجز دیوانه نیست
7 مزرع امید را از گریه نتوان سبز کرد آب شور چشمه ما سازگار دانه نیست
8 زخمها برداشت تا زلف ترا تسخیر کرد دست سعی هیچکس بالای دست شانه نیست
9 هر کس از بیداد گردون شکوه ای دارد کلیم گر تو هم داری بگو، اینجا کسی بیگانه نیست