-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 به جنون عشق مایل افتاده است پیر ما سخت جاهل افتاده است
2 نمک تازه می زنم به کباب آتش از گریه در دل افتاده است
3 طفل اشکی است بحر از مژه ام که به دامان ساحل افتاده است
4 چون نباشد زگریه خانه خراب دیده را کار با دل افتاده است
5 مکن از جور یار شکوه اسیر از تو هر چند غافل افتاده است