سخت باشد خزان از ادیب الممالک فراهانی غزل 105

ادیب الممالک فراهانی

ادیب الممالک فراهانی

ادیب الممالک فراهانی

سخت باشد خزان سرو و سمن

1 سخت باشد خزان سرو و سمن خاصه در چشم بلبلان چمن

2 ای دریغا که شام تیره ما بغم و غصه بود آبستن

3 نوجوان میرزا حسین خان آنک داشت خوی بدیع و خلق حسن

4 تنش آراسته بفضل و کمال مغزش انباشته بدانش و فن

5 پدر پیر را ز داغش خاست از جگر دود و از سرا شیون

6 در فراقش نظام سلطنه گشت جفت انده اسیر بیت حزن

7 عیش را برگسست رشته انس صبر را بر درید پیراهن

8 آنکه چشم وطن برویش بود همچو چشم منیژه بر بیژن

9 وطن از ماتمش فشاند خون بر رخ از دیده چون عقیق یمن

10 زین سبب گشت سال تاریخش باز بروی گریست چشم وطن

عکس نوشته
کامنت
comment