مبارک ساعتی باشد که با از سعدی شیرازی غزل 1125

سعدی شیرازی

آثار سعدی شیرازی

سعدی شیرازی

مبارک ساعتی باشد که با منظور بنشینی

1 مبارک ساعتی باشد که با منظور بنشینی به نزدیکت بسوزاند مگر کز دور بنشینی

2 عقابان می‌درد چنگال باز آهنین پنجه تو را بازی همین باشد که چون عصفور بنشینی

3 نباید گر بسوزندت که فریاد از تو برخیزد اگر خواهی که چون پروانه پیش نور بنشینی

4 گرت با ما خوش افتاده‌ست چون ما لاابالی شو نه یاران مست برخیزند و تو مستور بنشینی

5 میی خور کز سر دنیا توانی خاستن یکدل نه آن ساعت که هشیارت کند مخمور بنشینی

6 تمنای شکم روزی کند یغمای مورانت اگر هر جا که شیرینی‌ست چون زنبور بنشینی

7 به صورت زآن گرفتاری که در معنی نمی‌بینی فراموشت شود این دیو اگر با حور بنشینی

8 نپندارم که با یارت وصال از دست برخیزد مگر کز هر چه هست اندر جهان مهجور بنشینی

9 میان خواب و بیداری توانی فرق کرد آنگه که چون سعدی به تنهایی شب دیجور بنشینی

عکس نوشته
کامنت
comment