1 هان یاران هوی و ها جوانمردان هو مردی کنی و نگاه داری سر کو
2 گر تیر چنان رسد که بشکافد مو باید که ز یک دگر نگردانی رو
1 هر چند که آدمی ملک سیرت و خوست بد گر نبود به دشمن خود نیکوست
2 دیوانه دل کسیست کین عادت اوست کو دشمن جان خویش میدارد دوست
1 غازی بره شهادت اندر تک و پوست غافل که شهید عشق فاضلتر ازوست
2 فردای قیامت این بدان کی ماند کان کشتهٔ دشمنست و این کشتهٔ دوست
1 از چرخ فلک گردش یکسان مطلب وز دور زمانه عدل سلطان مطلب
2 چون روزی پنج در جهان خواهی بود آزار دل هیچ مسلمان مطلب
1 ای دلبر ما مباش بی دل بر ما یک دلبر ما به که دو صد دل بر ما
2 نه دل بر ما نه دلبر اندر بر ما یا دل بر ما فرست یا دلبر ما