-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کسی نیم که زکس حرف سرد برگیرم من آتشم چه عجب گر زباد در گیرم
2 چنان ز کوی طمع پا کشیده همت من که عارم آید اگر پند از پدر گیرم
3 بغیر قطره ز میراب قسمتم نرسد اگرچه جا بدل بحر چون گهر گیرم
4 ز بیخودی خبر دل زچشم او پرسم زمیکشان خبر از حال شیشه گر گیرم
5 مرا ز گرم روی رهنما ز پس ماند اگر بملک فنا رهبر از شرر گیرم
6 سرم بملک سلیمان فرو نمی آید اگرچه خشت ندارم که زیر سر گیرم
7 نهال خوش ثمرم لیک کس ندیده برم که سنگ حادثه نگذاشت برگ و بر گیرم
8 کلیم با دل دیوانه ای که در بر اوست چو بر نیایم، چون دل زدوست برگیرم