موی چون غالیه و روی از امیر معزی نیشابوری غزل 3

1 موی چون غالیه و روی چو دیباست تو را عقده از غالیه بر دیبا زیباست تو را

2 مرده از دو لب شیرینت همی زنده شود در دو لب‌ گویی افسون مسیحاست تو را

3 عاشق و شیفته سرو صنوبر شده‌ام زانکه چون سرو صنوبر قد و بالاست تو را

4 قبله زی خلخ و یغماست مرا تا بزیم زانکه اصل و نسب از خلخ و یغماست تو را

5 شادی جان من است آن صدف مرجان رنگ که درو سی و دو تا لولو لالاست تو را

6 تویی آن سرو خرامنده که در باغ جمال با گل و لاله همه ساله تماشاست تو را

7 تویی آن ماه دو هفته که در برج نشاط زهره برده است و میان بسته به ‌جوزاست تو را

8 بیش روی تو همی سجده برد قیصر روم تا به ‌خورشید سر از ملک چلیپاست تو را

9 نیست از جملهٔ خوبان و ظریفان جهان یکتن از بنده و آزاد که همتاست تو را

10 پشت خوبان همه در خدمت تو هست دو تا زانکه در خدمت خسرو دل یکتاست تو را