1 ای سبزی هر درخت و هر باغ و گیا ای دولت و اقبال من و کار و کیا
2 ای خلوت و ای سماع و اخلاص و ریا بیحضرت تو این همه سوداست بیا
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 ای طایران قدس را عشقت فزوده بالها در حلقه سودای تو روحانیان را حالها
2 در لا احب الآفلین پاکی ز صورتها یقین در دیدههای غیب بین هر دم ز تو تمثالها
1 یک چند رندند این طرف در ظل دل پنهان شده و آن آفتاب از سقف دل بر جانشان تابان شده
2 هر نجم ناهیدی شده هر ذره خورشیدی شده خورشید و اختر پیششان چون ذره سرگردان شده
1 در هر فلکی مردمکی میبینم هر مردمکش را فلکی میبینم
2 ای احول اگر یکی دو میبینی تو بر عکس تو من دو را یکی میبینم
1 هله هش دار که در شهر دو سه طرارند که به تدبیر کلاه از سر مه بردارند
2 دو سه رندند که هشیاردل و سرمستند که فلک را به یکی عربده در چرخ آرند
1 بوقلمون چند از انکار تو در کف ما چند خلد خار تو
2 یار تو از سر فلک واقف است پس چه بود پیش وی اسرار تو
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **