حرص فرصت انتظار و دوررنگ از بیدل دهلوی غزل 332

1 حرص فرصت انتظار و دوررنگ است آسیا دل ز نوبت جمع‌کن پر بی‌درنگ است آسیا

2 سعی روزی با بلای بی‌امان جوشیدن است بیشتر درگردش از باد تفنگ است آسیا

3 یک ندامت کار چندین دانهٔ دل می‌کند گرتوانی دست برهم سود ننگ است آسیا

4 از من و ما هرچه اندوزی‌گداز نیستی‌ست عاشق این خرمن آتش به چنگ است آسیا

5 سنگ هم آیینهٔ تحقیق صیقل می‌زند عمرها شد درتلاش رفع زنگ است آسیا

6 تا قیامت‌گردش افلاک درکار است و بس کس نفهمید اینکه می‌گردد چه‌رنگ است آسیا

7 تا نفس باقی‌ست‌گرد رزق می‌گردیده باش آب چون واماند از رفتار لنگ است آسیا

8 زیرگردون ناامید امن تا کی زیستن دانه‌ها زینجا برون آیید تنگ است آسیا

9 آسمان هم ناکجا در فکر مردم تک زند بسکه روزی‌خوار بسیارست دنگ‌است آسیا

10 نی زمینت عافیتگاه است و نی چرخ بلند تاچه‌خواهی طرف‌بست آخر دو سنگ‌است آسیا

11 بیدل ازگردون سلامت چشم نتوان داشتن الوداع دانه گوکام نهنگ است آسیا