- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گرانی از بدرون آید از در جنت برون روم زدر دیگر ای فلان همت
2 خیال قرب گرانان دلم گران دارد چو جای دیدن ایشان و کلفت صحبت
3 شود زدور چو سنگین عمامهٔ پیدا نعوذ بالله از این قوم فاقرؤا تبت
4 بسر ببسته و پیچیده حبلهای مسد برد زحبلش حمالهٔ الحطب غیرت
5 عمامهای گران بر سرگران جانان چو کوه بر سر کوهیست در دل الفت
6 از آن عمامه سنگین بسر نهد سنگین که بر زمین بنشاند قرارهٔ کلفت
7 اگر عمامهٔ سنگین گران بسر ننهند زجا گیرد و در آید جهان همه وحشت
8 بمعنی است گران چونکه بر دلست گران تنش اگر چه سبک باشد از ره صورت
9 خدا زشر گرانش نگاه میدارد کسی که خوی کند همچو فیض با خلوت