خوبرویان یار را در از ملک‌الشعرا بهار غزل 334

ملک‌الشعرا بهار

آثار ملک‌الشعرا بهار

ملک‌الشعرا بهار

خوبرویان یار را در عین یاری می‌کشند

1 خوبرویان یار را در عین یاری می‌کشند دوستداران را به جرم دوستداری می‌کشند

2 مرغ وحشی چون نمی‌افتد به دست کودکان مرغ دست‌آموز را با زجر و خواری می‌کشند

3 شاهدان دیر جوش از دوستان باوفا زود سیر آیند و ایشان را به زاری می‌کشند

4 دوستان خاص را مانند مرغ خانگی در عروسی و عزا بر رسم جاری می‌کشند

5 سر شبانان فی‌المثل گوسالهٔ پا بسته را در قبال جستن گاو فراری می‌کشند

6 تا مگر از کید بدخواهان دمی ایمن شوند نیکخواهان را ز فرط خام کاری می‌کشند

7 بهر قربان بر سر راه حسودان دورو غمگساران را به جای غمسگاری می‌کشند

8 چون وزیر و پیل و رخ از کار افتادند و شاه ماند بی‌اصحاب با یک زخم کاری می‌کشند

9 تجربت‌ها کرده‌ایم از کار دولت‌ها «‌بهار» گر نکشتی اختیاری‌، اضطراری می‌کشند

عکس نوشته
کامنت
comment