1 ای حسن تو جلوهگر ز اسما و صفات روی تو نهان در تتق این جلوات
2 اندیشه کجا بکبریای تو رسد هیهات ازین خیال فاسد هیهات
1 سالک راه حق بیا همت از اولیا طلب همت خود بلند کن سوی حق ارتقا طلب
2 فاش ببین گَهِ دعا روی خدا در اولیا بهر جمال کبریا آئینة صفا طلب
1 آهنگ جانان کرد جان ایمطرب آهنگی بس است دیوانه شد دل زان پری دیوانه را رنگی بسست
2 ما مست پیغام وئیم شیدای دشنام وئیم صلح از برای مدعی ما را از او جنگی بس است
1 تو و آرام و پخته کاریها من و خامی و بیقراریها
2 پرسشم گر به خاطرت گذرد دل بیمار و جانسپاریها