-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خوشدل کند خیال تو هجرانکشیده را آتش گل است دیده گلشنندیده را
2 تا آب دیده خون نشود بر زمین مریز در شیشه واگذار می نارسیده را
3 تسلیم شو که اجر شهادت نمیدهند در کوی عشق کشته در خون تپیده را
4 بازآ که در فراق رخت نقش روز و شب خال سفید و آب سیاه است دیده را
5 ذوق طرب کجا دل غمگین من کجا لذت ز باده نیست لب خون مکیده را
6 بیدرد گو بنال که سیماب اگر شود خوبان نمیبرند دل آرمیده را