1 سخن خوب است ز اول خاطر کس را نرنجاند که بعد از گفتگو سودی ندارد لب گزیدنها
2 به زیر ابرویش تسلیم شو قصاب و عشرت کن که باشد سایه این تیغ جای واکشیدنها
1 از ازل در رحم آنگه که حیاتم دادند یکنفس چاشنی عمر ثباتم دادند
2 بزم آفاق نمودند به من چون شطرنج آن زمان جای در این عرصه ماتم دادند
1 من آن نخلم که چون در موسم حاصل ثمر ریزم ز هر جانب به مژگان بر زمین آب گهر ریزم
2 به طوفان میدهم در یک نفس بنیاد عالم را ز عشقت وای اگر سیلاب اشگ از چشم تر ریزم
1 افزود عکس رویش خوش بر صفای مینا خواهم نمود امشب جان را فدای مینا
2 بر دامن تو جا کرد از روی مهربانی جا دارد ار گذارم سر را به پای مینا
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به