- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای دل! به جهان معتکف کوی فلان باش در بندگی حضرت او بسته میان باش
2 تا نور رخ آن مه بی مهر ببینی ای چشم ستم دیده! همیشه نگران باش
3 گر سنگ زند یار و گرت تنگ کند دل رو در بر آن سنگ دل تنگ دهان باش
4 تا دیده ی بی دیده نبیند رخ خوبت رو همچو من از دیده ی بی دیده نهان باش
5 ای جان! بربودی دل و رفتی و نشستی لطفی کن و برخیز و بیا در پی جان باش
6 تا مست لب لعل شکربار تو باشم از لعل خودم باده بده، گو رمضان باش
7 تا عشق شود حاکم جان تو چو حیدر از جان به جهان عاشق آن جان و جهان باش